جمع بندی از نقاط قوت و ضعف کازار زنان وموانع پیشروی آن- فیروزه راد

جمع بندی از نقاط قوت و ضعف کازار زنان وموانع پیشروی آن

فیروزه راد

با سلام و خسته نباشید و تبریک صدمین سالگرد روز جهانی زن که به یادبود مبارزات زنان کارگر کارخانه پوشاک در نیویورک تعیین شده است.

ضمن گرامی داشت یاد رفیق پوران بازرگان و خالی نگهداشتن جای رفیق در میان خود (همانطور که خودش خواسته بود)، ادای احترام می کنم به همه زنانی که در برابر تبعیضات موجود(جنسیتی و غیر جنسیتی) قد علم کرده اند ویا حتی تا آنجا پیش رفته اند که جان خود را ره توشه رهایی نمودند تا با زنده نگهداشتن امید، استواری راه یاران را فزونی بخشند، و همچنین به همه زنانیکه در شرایط مرگبار ایران دست از مبارزه برنداشته اند و خواست برابری حقوقی و وجودی خود را در عرصه های مختلف به فریاد درآورده و در حیطه عمل به نمایش می گذارند.

نگاهی به دوران انقلابی سالهای اواخر دهه 50، نقشی که زنان در آن دوران داشتند و آنچه که نصیبشان شد، به یاد مان می آورد که زنان زودتر از همه مورد یورش تصاحب کننده های قدرت قرار گرفتند و اعتراض آنها حتی مورد حمایت سازمانهای سیاسی که این زنان به عنوان "سربازان انقلاب" در آن فعال بودند، قرار نگرفت. از زنان خواسته شد که آرام بگیرند، تحمل کنند والوویت را به دیگران بدهند و آنان بار دیگر از خود گذشتند. بار دیگر درد را بجان خریدند. دردها یی که در ادامه، قلب و مغز زنان رابه تجربه تکان دهنده و به آگاهی از ریشه های درد کشانده و بر مصداق "تنها نمان به درد، کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود" از پی آن بر آمدند که برای حل مشکلات زنان، باید خود زنان به پا خیزند، به دور هم جمع شوند وبا برپایی تشکلات مستقل خویش، خواهان تغییر شرایط گردند تا به عنوان یک انسان و نه یک جنس رده دوم، دیده شوند.

زنان خواستند علیرغم سیاسی ماندن و سیاسی عمل کردن، دیگر زایده سازمانهای سیاسی نباشند، خواستند که حق سخن گفتن خود را با چهارچوبهای تعیین شده توسط قدرتهای دیگر، چه قدرت سیاسی حاکم، چه قدرت ایدیولوژیکی در سازمانها، محدود نسازند. خواستند مستقل باشند ومستقل تصمیم بگیرند.ولی این استقلال به معنی بی توجهی به مبارزات دیگر گروههای اجتماعی نیست. جنبش زنان نمی تواند بدون پیوند با جنبشهای طبقاتی و ملی و... موفق شود، همانطور که دیگر جنبشهای اجتماعی هم نمی توانند بدون پیوند با جنبش زنان به پیروزی برسند.

جنبش زنان در ادامه حرکت خود، در مارس 2006، در میان زنان خارج از کشور شکوفه ای به بار آورد که بسیار زیبا و امید بخش بود.

زیبا بود زیرا که توانست با وجود همه مشکلات راه، عزم راسخ خود را برای حرکت و تغییر، با حفظ رنگارنگی که ضامن قدرت حرکت بود، در حرکت مستقل خویش به نمایش بگذارد.

امید بخش بود زیرا که توانست درستی ایده را در عمل تجربه کند تا آنر موتور حرکتهای بعدی نماید. حرکتهایی که نیازبه برخورد نظرات و ایده های گوناگون داشتند تا ناهمواریهای راه را از عهده برآیند. اکنون سه سال از عمر این کارزار می گذرد. پرسش این است :

- آیا این کارزار توانست از تجربیات گذشته خود درس گرفته و بر مبنای رعایت دموکراسی، سنگ بنای روابط جدیدی را پایه گذاری کند تا صدای های چند گانه درون خود را خفه نسازد؟

- آیا تشکلات شرکت کننده در این کارزار توانستند که مستقل بودن آنرا برسمیت شناسند؟ - آیا این کارزار توانست گونه گونی نابرابریها و ستم ها را به تصویر در آورد و بلند گوی صدای توده های تحت ستم باشد؟

متاسفانه رنگارنگی کارزار، از سال 2006، مستمرا کاهش پیدا کرده و ما شاهد ریزش نیروهای بسیاری بوده ایم. مشکل اساسی در این ریزشها، سبک کار موجود در کارزار و روش غیر دموکراتیک آن بوده است. شیوه ای که اجرای آن توسط هر فردی، حتا اگر اجرای وظایف و مسئولیت چند گانه زیادی را به عهده گیرد، قابل توجیه نیست.

متاسفانه باید اذعان کرد که کارزارزنان در اجرای یک ساختار غیرمتمرکز و افقی که لازمه یک جنبش اجتماعی است، ضعف داشته است. وجود روابط محفلی مانع برخورد صحیح به مشکلات بوده، مطرح کردن شخصیتها و عمده کردن چهره های خاص، برقراری روابط در کارها برمبنای خودی و غیر خودی کردن افراد، استفاده از زبان غلو و تبلیغ برای خودیها و بی بها یا کم بها جلوه دادن غیر خودیها، سرکوب و مرعوب کردن افراد ازانتقاد کردن، ازضعفهای اساسی کارزار زنان است که صدمات زیادی به بار آورده و مانع رشد کارزار شده است.

از زمان شکل گیری این کارزار، نیروهایی تلاش داشته اند که به نوعی کارزار را وابسته به خود معرفی کنند و وانمود کنند که کارزار زنان فقط بر گرده آنان می چرخد. من با صدای بلند اعلام میکنم که هیچکس تئوریسین و سخنگوی این کارزار نیست. هیچ فرد یا گروهی مالک این کارزار نمیباشد. کارزارزنان یک حرکت نوینی بوده است که با همکاری نیروهای مختلف تشکیلاتی و منفرد، حول مسائل زنان، در خارج از کشور، با اعتقاد بر اینکه هیچیک از نیروهای سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران و امپریالیسم آمریکا و متحدان جهانی اش قادر به حل مسائل زنان نمی باشد ، شکل گرفته است . این حرکت نوین و رادیکال، تنها با اجرای نقش حمایت و تقویت همبستگی با جنبشهای زنان در داخل کشور است که می تواند آتش زیر خاکستر آنرا شعله ور کرده و در جهت سرنگونی این رژیم ضد انسانی قدم بردارد. کارزار زنان باید بتواند با نشان دادن عکس العمل سریع در برابر سرکوبهای زنان در داخل کشورو افشای آن در سطح گسترده بین المللی، عرصه را بر جمهوری اسلامی تنگ کند و بر جنبشهای داخل انرژی بدمد. جنبشهایی که بدون پیوند با هم قادر به تعمیق حرکت خود وفراگیر نمودن آن نیستند. جنبش زنان نمی تواند جدا از دیگر جنبشهای اجتماعی توده ا ی شود و به هدف تلاشی تبعیض جنسیتی برسد. زیرا ریشه های این ستمها همدیگر را آبیاری می کنند و نمی توان یکی را جدا از دیگری خشکاند. . زنان زحمتکش و کارگرو یا زنانیکه علاوه بر ستم جنسیتی و طبقاتی، ستم های ملی را هم بدوش دارند نمی توانند از چشم کارزار زنان دور بمانند.

حمایت گسترده ای که از کارزارزنان شده است عمدتا به خاطر استقلال و رنگارنگی آن بوده است. سعی کنیم که با احترام به استقلال کارزار، اولویت دادن به منافع جنبش، تقویت رنگارنگی آن و تمرین روابط دموکراتیک در جهت تقویت ساختار افقی و غیر متمرکز، همراه با هم، در جهت پایه ریزی جهانی عاری از هرگونه ستم و استثمار حرکت کنیم.

دیدن ضعفهای کارزار لازم است تا بتوانیم در جهت ارتقای آن قدم برداریم و اجازه ندهیم گلهای امیدی که با شکل گیری کارزار زنان شکوفه داد در سرمای تنگ نظریهای گروهی ورهبری طلبی ها (که تا به امروز ضربه دیده) ، اینبار نیز نابود شود. در اینجا از همه نیروهایی که در اعتراض به انحصار طلبی و روش غیر دموکراتیک، جمع کارزار را ترک کرده اند سوال می کنم، آیا این وظیفه تک تک ما نیست که ایستادگی کنیم و آنرا تغییر دهیم؟ و آیا بدون این تغییر، رسیدن به هدفمان ، دنیای بدون تبعیض، امکان شگل گیری داشته ودارد؟

در انتها، با تأکید مجدد بر ضرورت پیوند جنبش زنان با دیگر جنبشهای اجتماعی، از جمله جنبشهای ملی، شعری از شاعره آذری خانم نگار خیاوی را برایتان میخوانم:

بو قادن،

این زن،

آهای منی سوین کیشیلر، دردیمدن اولن کیشیلر

ای مردانی که عاشق من هستید و از دردعشق من در عذابید

قیرخ مین ایل دیر بو جنازه اتاقیمین ارتاسیندرقوری یر

چهل هزار سال است که این جنازه در وسط اتاق من خشکیده

قیرخ مین ایل دیرآچلا قالمیش،قورخور، قوخویور

چهل هزار سال است که این جنازه عیان، میترسه و بوگرفته

یندرین اونی آشاقا، آشاقا یندرین اونی

او را به پایین بیاورید، به پایین بیاورید او را

تاخین ویترین نه ره، ماتیک بویاقلی پاساژلارا

و او را قرار دهید در ویترین هایی که در پاساژهای رنگین(برنگ ماتیک) قرار دارند

داماریمیزدا جسارت میز وارسا

اگر جسارتی در رگهایتان دارید

آهای منی سوین کیشیلر، دردیمدن اولن کیشیلر

ای مردانی که عاشق من هستید و از دردعشق من در عذابید

قیرخ مین ایل دیر بوقادن بنزین سپیر اوستونه

چهل هزار سال است که این زن بنزین به روی خود میپاشد

عطیر ادکلن یرینه، و کبریت چکیر اوزونه

بجای عطر وادکلن، و کبریت به خود میکشد

گوتورون، گوتورون بو یارالی نی

بردارید، بردارید این زخمی را

کپی آلیب اوزوندن، یکلدین،

از صورتش کپی برداریدو آنرا بزرگ کنید

بیر هیکل تکلدین ساعات قاباغیندا

از آن مجسمه ای بسازید و در مقابل ساعت (در میدان شهرداری) قرار دهید

سوزونزدا صداقت نز وارسا

اگر صداقتی در حرفتان دارید

داماریمیزدا جسارت میز وارسا

و اگر جسارتی در رگهایتان هست

 

 7 مارس 2008