آذر درخشان زنی کمونیست بود واز مبارزان خستگی ناپذیر.  رفیقی، که تمامی عمر خود را در راه مبارزه بر سر اهداف انسانیش گذاشت و حتی در آخرین لحظه های زندگیش، با تمام رنجی که در اثر بیماری بر او وارد میشد از مبارزه خود بر علیه تمامی نا برابری ها دست بر نداشت. او یکی از زنان مطرح در راه مبارزه برسر ستمی بود که بر تمامی زنان به وسیله ارتجاع مذهبی و سرمایه داری آوار می گردد.                                

  یادش گرامی و راهش پویا

 

چونان آذرخشی بر صحنه گیتی فرود آمدی

دستانت همواره شکفته از گلهای عشق

و چشمانت  در این آوار  تیرگی

ستاره ای بود رخشان

چونان هزاران روزنه در دل این ظلمت

نگاهت، سر به دنبال دریدن این سیاهی

اما دریغ.....

و ما تنها روشنی سایه نگاهت را   

به تیرگی خاک خواهیم سپرد

تا مگر ریشه دواند در او

سیمین رها

http://rowshangar.ca/59.pdf