دیدار «فعالین حقوق بشر و زنان» با سران کشورهای امپریالیستی!

 دو روز گذشته در بسیاری از شبکه های اجتماعی بحث داغ بر سر دیدار امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در ۲۰ آبان با مسیح علینژاد، رویا پیرایی، لادن برومند و شیما بابایی در کاخ الیزه، در جریان است. برخی این دیدار را به فال نیک گرفته و از آن استقبال کرده اند، برخی از این خشنود هستند که این بار این زنان ایران هستند که رئیس جمهور کشور فرانسه با آنان دیدار کرده است، برخی که عمدتا مرد هستند از دیدار پشتیبانی کرده اند، اما انتقاد شان این است که چرا فقط زنان در این دیدار شرکت داشته اند و دسته ای هم مخالفت کامل خود را با این نوع زد و بند ها با نگرش های گوناگون ابراز کرده اند.


آن چه که مسلم است دیدارهایی مثل دیدار نازنین بنیادی با جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا و کامالا هریس معاون اول جو بایدن و دیدار مسیح علینژاد و لادن برومند با مکرون و... و تبلیغات به حول آن همزمان با قیام زنان و خیزش انقلابی مردم، پیام مشخصی برای مردم ایران در بر دارد: «اگر می خواهید جمهوری اسلامی برود، راهی به جز اتکا به امپریالیست های آمریکایی و اروپایی ندارید! این قدرت های بزرگ هستند که می توانند در ایران «رژیم چنج» را عملی کنند.»،

این که ملاقات کنندگان علنی و مخفی با قدرت های امپریالیستی زن باشند یا مرد، در اصل قضیه، یعنی اتکا این مرتجعیین به امپریالیست ها، تفاوتی ایجاد نمی کند.

امروز در نتیجه مبارزات سراسری و خونین مردم، کمتر کسی به خود جرئت می دهد از «تعدیل» جمهوری اسلامی سخنی به میان آورد. این ملاقات کنندگان همچون مسیح علینژاد، لادن برومند، نازنین بنیادی و یا فردی دیگر، همگی رفتن جمهوری اسلامی را به عنوان خواست خود مطرح می کنند. این دارودسته فرصت طلب، وابسته و ارتجاعی؛ یعنی همان کسانی که همواره نان را به نرخ روز می خورند، در تلاشند تا با طرح این که جمهوری اسلامی باید برود، خود را در صف مردم قرار دهند.

اما تفاوت های تعیین کننده زمانی روشن تر می شود که خواسته های زنان و به طور کلی مردم و عواملی که مردم علیه آن قیام کرده اند، بررسی شوند. ممکن است که قیام کنندگان هنوز نام حکومتی را که بدنبال آن هستند، بیان نکرده باشند، اما قدر مسلم مطالبه قاطعانۀ «انقلاب» که بارها در شعار های خود در کف خیابان و سخنرانی های شان در مراسم سوگواری جانباختگان و غیره، مطرح کرده اند، ترسیم حکومتی است که در صدر آن به جای ستم و استثمار، منافع کارگران و زحمت کشان قرار داشته باشد. به جای استبداد و دیکتاتوری و خفقان، آزادی های سیاسی و عقیدتی جایگزین شود. حکومتی که در آن هیچ کس به خاطر عقایدش زندانی نشود. خبری از قوانین زن ستیزانه نباشد. جایی برای تبلیغ و ترویج فرهنگ و سنت های پدر/مرد سالارانه نباشد. بر هیچ ملیتی ستم ملی اعمال نشود و داوطلبانه بودن اتحاد ملیت ها تضمین شود. هیچ دینی در حکومت نباشد و مذهب امر خصوصی تلقی شود. اقلیت های جنسی و جنسیتی تحت هیچ گونه تبعیض قرار نداشته باشند و آزادانه زندگی کنند. حکومتی که نقش  پلیس و نیروهای نظامی اش در خدمت مردم و منافع آنان تعیین و برنامه ریزی شده باشد و به طور کل حکومتی که وابسته به هیچ قدرت امپریالیستی چه شرق و چه غرب نباشد و برای از بین بردن هر شکلی از ستم و استثمار فعالیت کند. این هدف روشن خیزشگران انقلابیست و به همین دلیل هم برای ایجاد چنین حکومتی می خواهند رژیم جمهوری اسلامی را از طریق انقلاب سرنگون کنند. این هدف در تضاد صد در صد با برنامه و اهداف زنان و مردان مرتجعی است که به دنبال جلب حمایتِ سران و سلاطین امپریالیست در جهت منافع خود و طبقه خود هستند.

باید یک بار دیگر تاکید کنیم که خواستی که امثال مسیح علینژاد، نازنین بنیادی و رضا پهلوی و... از امپریالیست ها دارند این است که تحت نام دفاع از مردم در ایران، رژیم چنج را پیش ببرند. همان رژیم چنجی که امپریالیست های غربی در زمان انقلاب پنجاه و هفت به انجام رساندند. آنها زمانی که دیدند مبارزات به طرف رادیکال تر شدن و پایه گرفتن بیشتر و بیشتر نیروهای انقلابی در جریان است، به سرعت دست به کار شده و با بریدن سرِ انقلاب و به قدرت رساندن خمینی، جمهوری اسلامی را بر سر کار آوردند. رژیم چنجی که اینان از امپریالیست ها انتظار دارند در مصاحبه ها و شعارهای شان بارها به میان کشیده شده است. این نشست و برخاست ها در کاخ الیزه و کاخ سفید و... تنها در خدمت عملی کردن چنین اهدافی است.

بدون شک همه این مرتجعین از هر جنسیتی در پی تقلیل خواست های مردم و محدود کردن خیزش سراسری هستند، تا بر این اساس بتوانند مانع از انهدام کلیت سیستم ستم و استثمار به دست توده ها شوند و از آن جمله مطالبات زنان و مبارزات شکوهمند و غرور آفرین آنان را  به منع حجاب اجباری به عنوان تنها خواسته زنان، محدود سازند.

یادمان نرفته است که امپریالیست ها چه آمریکایی و چه اروپایی و رسانه های فارسی زبان وابسته به آنان هم چون بی بی سی و صدای آمریکا و...، زمانی که دسته دسته انقلابیون و مبارزین ما در دهه شصت و تابستان شصت و هفت توسط رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی اعدام می شدند، با سکوت رضایت مندانۀ خود، بر این جنایات مهر تأیید زدند.

یادمان نرفته که همه این امپریالیست ها زمانی که حجاب اجباری با تیغ و پونز و اسید و بازداشت توسط رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی بر زنان تحمیل می شد، تحت نام نسبیت فرهنگی، صدای شان در نیامد.

امپریالیست های غربی تا کنون تلاش شان این بوده است که در شرایطی که در جنگ و رقابت امپریالیستی خود با امپریالیست های روس و چین هستند، جمهوری اسلامی سرنگون نشود و خلاء قدرت در ایران به وجود نیاید. به همین دلیل هم با احتیاط کامل و سخنان بسیار حساب شده از مبارزات مردم و به طور مشخص از مبارزات زنان به اصطلاح «دفاع» می کنند تا بتوانند در صورت تکامل مبارزات مردم ایران و سرنگونی حتمی جمهوری اسلامی جایی برای منافع و اهداف ارتجاعی و امپریالیستی خود کسب کنند.

آن چه که در این دوره خطیر و سرنوشت ساز از اهمیت بالایی برخوردار است این است که بتوانیم هر چه بیشتر برنامه و اهداف امپریالیست ها و نیروهای ارتجاعی و وابسته به آنان را افشا کرده و اجازه ندهیم به نام ما علیه ما زنان و علیه اکثریت مردم ستمدیده توطئه های خود را سازماندهی کنند. این افشاگری ها بخشی مهم از تکامل خیزش سراسری و در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامیست.

٢٢آبان ١٤٠١/  ١٣ نوامبر ٢٠٢٢

از فیس بوک سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)