تن‌فروشی «توانمندسازی» قلابی در مطالعات جنسیتی / نویسنده: سان سارا تیلور

برده‌داری با نام دیگری:

تن‌فروشی «توانمندسازی» قلابی در مطالعات جنسیتی

نامه‌ی سرگشاده‌ای درباره‌ی فرودستی جنسیتی

و توجیه روشنفکرانه‌ی آن

 

نویسنده: سان سارا تیلور / برگردان: سمیرا باستانی

بعضی‌ها می‌گویند که تلاش برای از بین بردن پورنوگرافی، تن‌فروشی و کل صنعت جهانی سکس اشتباه است. آن‌ها ادعا می‌کنند که این کار تنها شرایط را برای زنان و دختران بسیار جوانی که خریدوفروش می‌شوند سخت‌تر می‌کند و امکان داشتن یک «واسطه» را از این زنان و دختران بسیار جوان می‌گیرد. به‌جای از بین بردن صنعت سکس، این افراد اصرار دارند ما باید با «توانمند ساختن» زنان و دختران «تسلط دوباره بر کار جنسی» را به دست آوریم و با حس شرم‌آوری که نسبت به «کار» این زنان و دختران وجود دارد، مبارزه کنیم.

با تأسف زیاد، بسیاری از کسانی که این‌گونه استدلال می‌کنند در بخش «مطالعات جنسیتی» دانشگاه‌ها و کالج‌های سراسر کشور کار می‌کنند و درنتیجه تأثیر نامناسبی بر تفکر جوانانی دارند که نگران شرایط زنان ستمدیده در سراسر جهان هستند.

می‌خواهم به کسانی که این استدلال‌ها را پیش می‌گذارند و به همه‌ی کسانی که تحت تأثیر آنان قرار دارند، این موارد را یادآور شوم:

دوران طولانی سال‌هایِ تلخ برده‌داری در تاریخ ایالات‌متحده، آیا این‌گونه نبود که سیاه‌پوستان نه‌تنها خشونت فیزیکی، بی‌رحمی و نقص عضو در مقیاس گسترده را متحمل شدند، بلکه آسیب‌های روان‌شناختی، شرم و تحقیر را نیز به‌عنوان بخش مهمی از آن دوران، تجربه کردند؟

بی‌شک!

اما آیا این بدان معناست که آن دسته از نسل‌های برده‌گان باید «توانمند» می‌شدند تا بتوانند بیشترین بهره را از موقعیتشان به‌عنوان یک برده ببرند؟ آیا آن‌ها نیاز به مشاوره و شنیدن این توصیه داشتند که از برده‌گی‌شان احساس شرمساری و یا بی‌ارزش بودن نکنند؟

یا این‌که آن‌ها به مبارزه و فداکاری میلیون‌ها و میلیون‌ها نفر از مردم نیاز داشتند که بر جرم و جنایت روحی و روانی علیه بشریت نقطه‌ی پایانی نهند و هم‌زمان ایدئولوژی و فرهنگ برتری سفیدپوستان و پستی سیاه‌پوستان را از بین ببرند که نه‌تنها توسط طبقه‌ی حاکمه‌ی ایالات‌متحده ترویج می‌شد بلکه هم‌چنین زخم‌های عمیقی را بر روی روان خود ستمدیده‌گان گذاشته بود؟

برای کسی که چیزی از تاریخ می‌داند و وجدانی آگاه دارد، سوال، جوابِ خودش را می‌دهد. با در نظر گرفتن همان استانداردهای پایه‌ای، این مسأله مطلقاً غیراخلاقی است که از به پا خاستن در مقابل صنعت جهانی سکس سرباز زنیم و خواهان از بین بردن آن نشویم. صنعتی که هرساله با میلیون‌ها زن و دختران خیلی جوان برخوردی غیرانسانی می‌کند، آن‌ها را خوار، شکنجه و استثمار می‌کند، به آن‌ها صدمه می‌زند و با آن‌ها رفتار وحشیانه‌ای دارد. فرهنگی را می‌پروراند که در آن‌همه‌ی زنان پست و خوار هستند، از هیچ‌گونه ارزشی برخوردار نیستند و آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. علاوه بر آن در عین این‌که نمی‌توان تصور کرد که به انبوهی از ننگ و بدنامی بر زنانی که در صنعت سکس به کار گرفته و خوار می‌شوند پایان داد، نمی‌توان از صنعتی که با زنان (و دختران بسیار جوان) به‌مثابه‌ی گله‌هایی برای تصاحب شدن رفتار می‌کند، دفاع نمود و آن را به‌نوعی توجیه کرد.

 

می 2012

به پورنوگرافی و پدرسالاری، برده‌گی و پست کردن زنان، خاتمه دهید!

Stoppatriarchy.tumblr.com