هنر شاهین نجفی، هنر زن ستیزانه

شاهین نجفی یک بار دیگر هنرش را در زن ستیزی و ضدیت با نیروهای مبارز و انقلابی با زبان لمپنی درآهنگ «شاح» به نمایش گذاشته است! البته این اولین بار نیست که نجفی این چنین نگاه نرینه سالارانه خود را در ضدیت با زنان نشان می‌دهد. در این آهنگ، نجفی، موجودیت زن را به «سوراخی» برای «کردن» خلاصه می‌کند:

مث اون شق‌مرام تربتی

مث گله‌ی گاوای گم‌شده ول

لای لنگ زنا لنگ فرصتی

سلام علکشون واسه کردن بود

صب رو قرص و شب کک، مردن چون

نرسیده بوس دسمالی حق شد

این همان تفکر زن ستیزانه‌ای است که در کشوری مثل ایران یا با زور و سرنیزه رضا خانی در حجاب برداشتن از سر زنان و یا با اسید و بازداشت و سرکوب و قتل خمینی و خامنه‌ای جلاد در حجاب سر کردن زنان بکار گرفته شده است. چرا؟ چون در هر دو نظام شاهی و شیخی زن «سوراخ» و برای «کردن» است.

مگر جمهوری اسلامی در طی چهل و چهار سال با تمام قوا تلاش نکرد که از این «سوراخ» یا به زبان شاهین نجفی «لای لنگ» با حجاب اجباری و قوانین ضد زن و نیروی سرکوبگرش «حفاظت» کند؟

اما جواب زنان در طی چهل و چهار سال گذشته و اوج آن در خیزش ژینا علیه حجاب اجباری و جمهوری اسلامی که با مبارزات جسورانه‌شان پیش رفته است، علیه همین تفکر نرینه سالار و تجاوز گرانه بوده است. این مبارزات علیه همه تفکرات زن ستیزانه و تهوع آوری که «لای لنگ» زن را اساس موجودیتش می‌بینند، بوده است. این مبارزات برای پس گیری بدنی است که «لای لنگش» عرصه تاخت و تاز همه مردسالاران ضد زن از شاه شیخ و طرفداران‌شان بوده است.

علاوه بر زن ستیزی آشکار در این آهنگ، یک بخش این آهنگ، خط و نشان کشیدن با «بی بته‌های تاریخی» و با مارکسیست‌ها است:

چس‌ناله‌های چپ فاز گا

مارکسیستای عاشق آمریکا…

آرتیست نر ماسمالی کن زود

سیب نصفه‌ی دهن نظام

درگیری با من؟ من دهنتو آها

من سیلی تو صورت مُدرسم

بی‌بته، تاریخی من بچه‌ی رضام

داد می‌زنم روحش شاد

روی سخن نجفی با فعالین، نیروها و سازمان‌های مبارز و انقلابی است که به درستی به افشای باند پهلوی و منشور و ائتلاف های‌شان پرداخته اند. این «بی بته» ها پرده از اهداف شوم و ارتجاعی سلطنت طلب‌ها و طرفداران شان، این پرو امپریالیست‌های پر و پا قرص برداشته‌اند و این به مذاق همه مداحان‌شان خوش نیامده است.

در همین چند ماه گذشته یاد یکی از این «بی بته» ها یعنی خسرو گلسرخی که به دست شکنجه گران ساواک محمد رضا شاهی هم چون پرویز ثابتی تیرباران شد، توسط نسل جوان، همان نسلی که در خیزش ژینا، خواب را از چشم مرتجعین جمهوری اسلامی ربوده اند، گرامی داشته شد. تاریخ این «بی بته» ها، تاریخ مبارزه علیه سیستم ستم و استثمار شاه و شیخ و در دفاع از ستمدیدگان و در خدمت به منافع آنان بوده است.

بنابراین، تاریخ مبارزات سرفرازانه این «بی بته» ها با تحریف و تهمت و دروغ نه با زبان لمپنی شاهین نجفی و نه با زبان به اصطلاح غیر لمپنی طرفداران رضا خان قلدر و حامیان شان، از تاریخ مبارزات ستمدیدگان پاک شدنی نیست.

صدای این «بی بته» ها در چند ماه گذشته با شعارهایی هم چون «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» از کردستان و بلوچستان، از دانشگاه و مدرسه و در کف خیابان چنان روشن و رسا پیش گذاشته شد که نمی‌توان آن را با هیچ زبانی، با هیچ «هنری» و با هیچ تهدید و تحریفی، از تاریخ مبارزات شکوهمند توده‌های ستمدیده در خیزش انقلابی حذف کرد.

۲۹ مارچ ۲۰۲۳

            برگرفته از فیسبوک لیلا پرنیان