مبارزات زنان زندانی سیاسی !

متن زیر سخنان نوشتاری فریدا فراز در مورد مبارزه زنان زندانی سیاسی در ایران است که بخشی از آن به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن در ۶ مارس ۲۰۲۱ در کلیپی در فضای مجازی پخش شد.

پیشاپیش ۸ مارس روز مبارزاتی زنان جهان در سال ۲۰۲۱ را به همه زنان و مردان تبریک می‌گویم. در صحبتم می‌خواهم به طور فشرده به موضوع مبارزه زنان زندانی سیاسی بپردازم.

همه می‌دانیم که رژیم جمهوری اسلامی در شرایط بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار دارد و در سطح بین المللی با بحران عمیق‌تری روبروست. در شرایطی که همه گیری ویروس کرونا با سیاست‌های به شدت ارتجاعی رژیم باعث شده که جان میلیون‌ها نفر را به خطر بیاندازد و ده‌ها هزار نفر را تا کنون به کشتن بدهد. در شرایطی که فقر و گرسنگی دامن میلیون‌ها کارگر و زحمتکش را گرفته و تبعات ناشی از آن به مرحله هولناکی رسیده، در شرایطی که تبعیض و ستم جنسیتی در زندگی میلیون‌ها زن بی‌داد می‌کند، در شرایطی که ده‌ها زن در پناه قوانین ضد زن، فرهنگ و ایدئورژی پدرسالارانه قربانی قتل ناموسی می‌شوند، در شرایطی که روزانه ده‌ها زن به خاطر خشونت مردان، به زندگی‌شان خاتمه می‌دهند، ماشین آدم کشی و کشتار رژیم که همواره با تکیه بر آن توانسته به زندگی ننگین ش ادامه دهد، وحشیانه‌تر از قبل به کار گرفته شده است.

اگر رژیم با سرکب خونین دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ بنا بر موقعیت آن دوره توانست برای یک دوران طولانی خود را تثبیت کند، خیلی روشن است که شرایط کنونی با تغییرات مهمی که کرده است با آن دوره تفاوت عظیمی دارد. خیزش‌ها و مبارزات مردم دردوره اخیر نشان داد که جمهوری اسلامی مشروعیت‌اش را در بین اکثریتی از مردم از دست داده و تضاد مردم با رژیم بسیار عمیق‌تر شده و مبارزات و خیزش‌ها هم به سطح بالاتری رسیده است.

این هم یک واقعیت است که اگر در دهه خونین ۶۰ و تابستان ۶۷ به خاطر جوٍ جامعه، در برابر سَر دادن و سر ندادن بسیاری از زندانیان سیاسی مبارز و انقلابی، خشم مردم آن چنان بر انگیخته نشد، اما امروزه، صدای مبارزه و مقاومت زندانیان سیاسی نه تنها در کل جامعه انعکاس پیدا می‌کند، بلکه بسیاری از مردم با روش و متدهای گوناگون‌شان برای نجات جان زندانیان سیاسی تلاش می‌کنند.

همان طور که می‌دانیم بخش وسیعی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ را، زنان زندانی سیاسی تشکیل می‌دادند. حضور و نقش پرقدرت زنان در مبارزه و سرنگونی سطلنت پهلوی، انرژی مبارزاتی بخش وسیعی از زنان را آزاد کرد و این برای رژیم تازه به قدرت رسیده اصلا خوشایند نبود. در عین این که جمهوری اسلامی می‌خواست نه تنها در ایران بلکه در منطقه و در سطح جهان اعلام کند که یک رژیم تئوکراتیک است. برای این که نشان دهد یک رژیم اسلامیه، اولین فرمانی که صادر کرد علیه زنان با اجباری کردن حجاب بود. اما زنان با تیز بینی سیاسی جز اولین نیرویی بودند که تشخیص دادند جمهوری اسلامی هیچ ربطی به انقلاب و مبارزات مردم ندارد و در واقع این ضد انقلاب است که حاکم شده است. به همین دلیل هم زنان به درستی شعار «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم» را در تظاهرات ۵ روز در ۸ مارس (۱۱ اسفند) ۵۷ علیه حجاب اجباری را پیش گذاشتند. در آن دوره حضور گسترده زنان در مبارزات گوناگون زمینه سرکوب گسترده و زندانی کردن خیل عظیمی از آنان را در دهه ۶۰ در برداشت.

اما با تمام بگیر و ببند ها، شکنجه و اعدام در زندان‌های جمهوری اسلامی زنان به مقاومت و مبارزه خودشان ادامه دادند. زنان در زندان بزرگ جامعه نیز به مبارزه و مقاومت علیه حجاب اجباری و سایر اشکال ستم، با افت وخیز ادامه دادند. در سال‌های اخیر هم با تغییر شرایط عینی که ماحصل آن خیزش‌های ۹۶ و ۹۸ بود، مبارزه زنان علیه حجاب اجباری هم تغییر کرد. در واقع بر متن این اوضاع و هم چنین فشرده ده‌ها سال مقاومت و مبارزه زنان علیه حجاب اجباری، زمینه جهش این مبارزه شد و عملا قانون ضد زن حجاب اجباری به دست زنان و در خیابان‌ها لغو شد.

تغییر اوضاع عینی جامعه، مبارزات گوناگون و خیزش‌ها و حضور گسترده و جسارت زنان در همه مبارزت باعث هراس رژیم شده است. به همین دلیل تلاش می‌کند با دستگیری و زندانی کردن زنان به اصطلاح درس عبرت به زنان و کل جامعه بدهد. اما اگر چه یاران ما در دست این جنایتکارن هستند ولی عزم مبارزاتی زنان در زندان هم این رژیم را مستاصل کرده است. چرا که شرایط عینی جامعه تغییر کرده است. انعکاس این تغییر را می‌توانیم در برخورد و روحیه بالای زندانیان سیاسی و به طور مشخص زنان زندانی سیاسی ببینیم. در واقع تغییر شرایط عینی و در مرکز آن، تعمیق تضاد زنان و کل مردم با رژیم جمهوری اسلامی، شکل بارزتری به خود گرفته که تبلور این را می‌توانیم در روحیه و ایستادگی بالای زندانیان سیاسی در کل و به طور مشخص زنان زندانی سیاسی ببینیم. زنانی که در برابر وحشی گیری‌های شکنجه گران نه تنها کوتاه نیامده اند، بلکه از زندان با ارسال یاد داشت و پیام‌های‌شان از یک طرف روحیه بالای خود را در مقابله با رژیم سرکوب و شکنجه و اعدام نشان می‌دهند و از طرف دیگر با این حرکت‌شان جان تازه‌ای را به بیرون از زندان و برای ادامه مبارزه مردم می‌دمند.

این تغییر اوضاع و روحیه بالای زندانیان سیاسی باعث شده است که همه نیروهای طبقاتی از جمله نیروهای وابسته به امپریالیست‌ها هم چون سلطنت طلب‌ها را به تکاپو وا دارد که امروزه برای زندانیان سیاسی و زنان زندانی سیاسی اشک تمساح بریزند و هشتک درست کنند. این نیروها همان نیرویی هستند که در همراهی با اربابان‌شان در آمریکا و اروپا در قبال قتل عام یک نسل از مبارزین و انقلابیون دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ با سکوت‌شان رضایت مندی خود را از جنایات جمهوری اسلامی اعلام کردند. امروزه هم این دارودسته و همه رسانه‌های فارسی زبان وابسته به مرتجعین و امپریالیست‌ها در به اصطلاح دفاع از زندانیان سیاسی و زنان زندانی سیاسی برای گمراه کردن و تغییر مسیر مبارزاتی مردم انجام می‌شود. نباید بگذاریم که صف دوست و دشمن در رابطه با خواست آزادی زندانیان سیاسی و سایر عرصه‌های مبارزاتی مخدوش شود.

در انتها می‌خواهم بر روی این مساله تاکید کنم که بیش از گذشته باید سیاست‌های جنایت‌کارانه رژیم در زندان ها، شکنجه، اعتراف گیری‌های اجباری، شکنجه‌های مخصوص زنان زندانی و اعدام‌های بی‌رویه را افشا کنیم. و به این امر مهم واقف باشیم که مبارزه برای آزادی همه زندانیان سیاسی جزئی مهم از مبارزه در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی است.

به امید روزی که درهای زندان توسط مبارزات انقلابی مردم درهم شکسته شود و همه زندانیان سیاسی آزاد شوند.

نشریه هشت مارس شماره ٥٣

ژوئن ٢۰٢١/ خرداد ١٤۰۰