گزارشی از بزرگداشت رفیق آذر درخشان در شهر تورنتو

مراسم بزرگداشت آذر درخشان روز شنبه 16 جون به همت کمیته برگزارکننده در شهر تورنتو برگزار گردید. در این مراسم که از ساعت 7 تا 11 شب ادامه داشت حدود 150 نفر شرکت داشتند. سالن بوسیله عکسها  و بنرهای سرخ آذین بسته شده بود. قطعاتی از نوشته های او به ابعاد بزرگ روی دیوار نصب شده بودکه توجه حاضران را بخود جلب میکرد.

 مجری برنامه ، مریم  برنامه را با شعری از شاعر کرد، لطیف هلمت آغاز کرد.

من ترانه را یاد نمی گرفتم

بینوایان یادم دادند

نمی دانستم عصبانیت را ظالمان یادم دادند

دوست داشتن را نمی دانستم

رودها یادم دادند

من اصلأ شعر را نمی دانستم

عاشقان یادم دادند

دستهای پینه بسته و پا برهنه

زحمتکشان یادم دادند

مردن نیز نبود اگر

به خاطر زحمتکشان می مردم من

سپس مریم در معرفی آذر گفت" دوستان و رفقایش در مورد او میگویند که او زندگی را عمیقا دوست داشت، قلبش بزرگ بود و افقش گسترده ، زندگیش شکوفا و سرشار از طراوت و شادی . او همواره میگفت پس از مرگم عزاداری نکنید، زندگی کنید، مبارزه کنید، شاد باشید و بدنبال تحقق آرزوهای بزرگ.

پس از پخش سرود انترناسیونال جمعیت شرکت کننده یک دقیقه سکوت به احترام و یاد آذر و تمام جانباختگان آزادی و سوسیالیسم کردند.

سپس مونا  پیام حزب کمونیست ایران ( م- ل-م) را قرائت کرد. در این پیام آمده:

«مهر مشترک ما نسبت به آذر، در عین حال،  واکنشی است به تجربه مشترکمان در راه  ریشه کن کردن جامعه طبقاتی. همه ما که سودای تغییر بنیادین جامعه مان را در سر داریم  با مسائل و دلنگرانی های  همانندی مواجه بوده ایم و  متاثر از پسروی ها و  پیشروی های این راه. راهی که در آن حماسه ها آفریدیم و اشتباهات بزرگ مرتکب شدیم. بازاندیشی در باره این تجربه و معضلات آن دغدغه آذر بود. تضادها را تشخیص می داد، تشریح می کرد و  راه رهائی را با درک  پیچیدگی هایش نشان می داد....

آذر متحد کننده ی خوبی بود. در تلاش برای شکل گیری اتحادهای بزرگ انقلابی در جنبش زنان، هم بر اصول پافشاری می کرد و هم آماده ی نشان دادن نرمش های ضروری برای رسیدن به این هدف. ...

آذر اهمیت زیادی به مطالعه ی تئوری و تولید فکر می داد. اهمیتِ آ ن را به همه ی رفقا ، اعم از زن و مرد، گوشزد می کرد اما به ویژه از رفقای زن می خواست که ظرفیت های خود را در این زمینه  بالا ببرند...... تا واپسین روزهای زندگی دیدگاه های نوین کمونیستی را مطالعه و تا آن حد که توان داشت تبلیغ و ترویج می کرد. می گفت: به طرق مختلف سعی کرده ام اذهان را متوجه این نظریه ها کنم. به ویژه در زمینه ی رهائی زنان! چون بدون این نظریه ها جنبش ما می میرد.

شورش گری، آگاهی، دانائی، آشتی ناپذیری با هر چه بوی کهنگی می داد، سخت کوشی، و پیگیری در ممکن کردن غیر ممکن ها. کدامین را بگوئیم که شاخص آذر بود!

آذر یک کمونیست بود. آن هم در زمانه ای که  مرگ این آرمان بارها اعلام شده است. خود را فعال تمام وقت این راه می دانست و با تمام وجود مبارزه می کرد تا نسل جدیدی از کمونیست های انقلابی رهروان این راه شوند. پیامش به نسل جوان این بود که تجارب انقلابی نسل گذشته را از آنِ خود  کنید، بر شانه های ما بایستید و افق های دور را روشن تر از ما ببینید و  قله های جدیدی را فتح کنید».

پس از پیام حزب کمونیست ایران(م-ل- م ) به تماشای فیلم کوتاهی از مراسم تدفین رفیق آذر درخشان که در گورستان پر لاشز پاریس تهیه شده می نشینیم . پس از آن سخنرانی شهرزاد مجاب  بود در قسمتی از این سخنرانی شهرزاد در مورد آذر میگوید:

مرگ رفیق دردناک است . باور ندارم که آذر در میان ما نیست .....چرا مرگ رفیق جانسوز است ؟ سئوالی که مشغله فکریم شده . به این می اندیشم که رفتن هر عزیزی غم بار هست . اما غم از دست دادن رفیق سوزناک هست و نیاز به تعمق و استقامت زیادی دارد . از این روست که به تفکر سیاسی رفیق ، به راه و روش سیاسی اش و به روند مبارزاتیش می اندیشم و خود را با گفتن " آذر راهت را ادامه می دهیم ، مبارزه ات را ادامه می دهیم " تسلی می دهیم . معتقدیم ادمه راه انقلابی رفیق ، یعنی زنده نگهداشتن یاد و آرمان او ......

از روزی که خبر در گذشت آذر نازنینم را شنیده ام برایم بیش از هر زمانی دیگر این سئوال مطرح شده که آذر یا سوسن حاصل چه مبارزه فکری و سیاسی هستند ؟ به من چه آموخته اند ؟ من با این آموخته چه می کنم ؟ به عبارت دیگر ، " راهشان را ادامه می دهیم " یعنی چی ؟

برای پاسخ به این سئوالها بگذارید از کتاب " زنان سال صفر " که مجموعه ای از مقالات و سخنرانیهای آذر است مثالی بیاورم . در بخش " کلام آخر" ، " راه یا بی راهه " آذر می گوید :  " کشتی " کمپین یک میلیون امضا " سوراخ های بزرگی دارد که باعث غرق شدن و به گل نشستن آن  است . این کشتی دریچه ی خود را به روی رژیم جمهوری اسلامی و یکی از مهم ترین موانع آزادی و برابری زنان یعنی مذهب باز گذاشته است . این چه کمپین برابری زنان است که افسار آن به دست حکومتیان داده شده است ؟ چطور می شود ادعای حق جویی برای زنان کرد ولی با دشمنان قسم خورده آنان سازش و آشتی کرد ؟ این کمپین از سوی دیگر مسئله تضاد آمریکا و دولت های غربی با ایران و نقشه های آمریکا برای تغییر رژیم ایران یا بهتر است بگویم تعویض رژیم ایران را مسکوت گذاشته است . توجه کنیم که در شرایط متلاطم و حساس کنونی ایران و جهان هر اشاره و عدم اشاره ای معانی گوناگونی دارد ، در واقع بیان تنظیم طول موج های یک جنبش است .

در شرایط کنونی و با توجه به گرایشات گوناگون درون جنبش زنان، برعهده ی همه فعالین زنان است که اظطرار موضوع را دریابند . اظطرار این که جنبش زنان باید سکاندار کشتی مبازرات عادلانه و برابری طلبانه خود باشد و برای این امر به گرایشات گوناگون درون این جنبش باید مسئولانه برخورد کنند . به اعتقاد من تا زمانی که کمپین حامل سیاست هم دستی با جناح های حکومتی و اسلام گرائی است نباید از آن حمایت کرد. اما این به این معنی نیست که فکر کنیم نباید کاری به کمپین داشته باشیم . پیشرفت مبارزات زنان به مجموعه ی گرایشات درون آن و جدل بین آن ها ربط دارد . جریانات فرصت طلبی هم در این میان هستند که به اصطلاح سنگ سکولاریسم و مبارزه علیه ی مذهب می زنند اما وقتی به کمپین رسیدند از خود بی خود شده طومار بدست به دنبال جمع آوری امضا برای کمپین شده اند این ها هم در نهایت با خط حاکم بر کمپین یعنی اتکا به بالا ، برای کسب خرده نانی فصل مشترک دارند .

برای این که کشتی بان جنبش زنان ، خود زنان باشند ، برای این که سکان این کشتی در دست خود زنان برای پیشروی به سوی مسیر رهائی و آزادی زنان باشد ، ابتدا باید خواسته ها و مطالبات زنان را بدون هیچ اما و اگری طرح کنیم تا با استفاده از فضای کنونی و شرایط بتوانیم خط مرز میان دوستان و دشمنان زنان را با صراحت روشن کنیم . از یک سو آماج مبارزاتی برای آزادی و برابری زنان باید روشن باشد و از سوی دیگر مرزبندی با نیروهایی که می خواهند برای اهداف ارتجاعی خود در جنبش های اجتماعی از جمله جنبش زنان نفوذ کنند . این پروسه ی ارتقا آگاهی زنان و همچنین آماده ساختن آنان برای این است که نگذاریم بار دیگر سرنوشتمان را نیروهای حکومتی و امپریالیست تعیین کنند. همان گونه که جنبش دانشجویی در روز 16 آذر امسال مرزبندی هایش را با دشمنان به صراحت اعلام کرد ، تمام جنبش های اجتماعی دیگر نیز باید خط قرمزهای خود را نشان دهند . اگر فضایی برای جنبش دانشجویی هست بدون شک برای جنبش زنان هم هست " ( "کتاب زنان سال صفر" صفحه های 100 - 101 - 102)

 این نگرش آشتی ناپذیرانه از تفکر سیاسی بر می خیزذ که حاصل دو دهه تلاش های تئوریک حزب کمونیست ایران ( م - ل - م ) برای بازسازی جنبش کمونیستی و ساختن جنبش انقلابی زنان است. آذر یکی از چهره های برجسته ، جسور ، پیگیر و هوشیار آن بود ."

بعد از سخنان شهرزاد پیام دختران دانشجو از ایران توسط آذر یکی از دانشجویان دانشگاه تورنتو قرائت شد. پس ازتنفس دو پیام دیگر از جمعیت مستقل زنان کارگر کرد توسط ستاره  و پیام محمود صالحی توسط شهلا خوانده شدند در ادامه فیلمی از زندگی آذر پخش گردید. فیلمی از فعالیتها ؛ مبارزات و سخنرانیها و نظرات این رفیق که اشک شوق و تحسین را در همه حاضرین برانگیخت. سپس فرید خاطره یک شب دیدار خود را از آذر گفت .که معرفی خوبی از رفیق مان بود. فرید گفت آذر علیرغم درد و بیماری تمام شب را در کنار بقیه به صبح رساند و با شور و اشتیاق برنامه های جنبش کارگری  را برای آینده دنبال میکرد و سوالات مهم و اساسی در مورد چگونگی پیشروی این جنبش و تاثیر آن بر جنبش زنان را مطرح میکرد. ما سخنان فرید را بطور جداگانه در ویژه نامه آذر درنشریه 8 مارس چاپ خواهیم کرد.

 سازمان زنان هشت مارس ( ایران -افغانستان) - تورنتو- کانادا

17 جون 2012