میترا یکی از هزاران زنی است

که به دلیل شرایط افغانستان و آمدن طالبان، به ایران پناهنده شد.

شعله یکی از فعالین افغانستانی

ارسالی از ایران به سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)

میترا زن حامله ۲۷ ساله همراه با همسر و دو پسرش که سه ساله و هفت ساله هستند به خاطر فقر، بیکاری، نا امنی و زن ستیزی که در کشورش بیداد می کرد، به دنبال آینده ای نامعلوم به راه افتاد.

میترا می گوید «یازده روز در راه بودیم با مقدار کمی نان و آب. مجبور بودیم از بیابان ها با پای پیاده از روی خار و شن با بچه های کم سن و سال عبور کنیم، آن هم با شکمی گرسنه. پسر کوچکم از گرسنگی و تشنگی در راه بی هوش شد. یکی از دوستان دیگرمان که با ما همراه بودند لقمه نانی را به او داد و پسرم کمی حالش بهتر شد. خودم که پنج ماهه حامله هستم صد ها بار زمین خوردم. تنها عاملی که ما را سر پا نگه داشت امید بود. امید به زندگی بهتر. ما در مسیر راه چند نفر را دیدیم که به علت گرسنگی و تشنگی و سرگردانی در راه های ناشناخته جان شان را از دست داده بودند. مجبور می شدم چشم های فرزندانم را ببندم که این صحنه های دل خراش را نبینند. ما روز ها و شب ها با کمی استراحت در راه بودیم تا این که به مرز ایران رسیدیم. وقتی پایمان به ایران رسید از آن جا تلاش کردیم خودمان را به تهران به خانه یکی از فامیل هایمان برسانیم ..."

من شخصا به دیدن این خانواده رفتم. در اولین نگاه پسرها را دیدم که با پاهای تاول زده، صورت سوخته و تیغ هائی که به اعماق پوست شان فرو رفته بود، نمی توانستند راه بروند.

از دیدن این صحنه بسیار منقلب شدم. چرا باید این بچه های کم سن و سال به جای داشتن زندگی خوب و شاد و به جای خنده و شادی به این وضع دچار شوند؟ چرا زنی حامله باید در کوه و بیابان برای رسیدن به جای «امنی» مثل ایران روزها و شب ها با پای پیاده راه طولانی را طی کند؟ چرا باید میترا و خانواده اش و ده ها هزار پناهنده دیگر تاوان یک مشت مرتجع و سر سپرده افغانستانی از دولت وابسته قبلی گرفته تا طالبان و دول غربی و بخصوص امپریالیسم آمریکا را بپردازند؟ ما انسان ها اسیر سیستم فاسد، نژاد پرست، زن ستیز و مردم ستیز حاکم هستیم.

بعد از سه هفته برای شان کاری در باغ های شهریار به عنوان سرایدار گیر آوردم و با اندکی وسایل خانه راهی باغ شدند. با این کار، حداقل سقفی بالای سر و نانی در سفره دارند. از سرگذشت پناهنده گی میترا و هزاران زن دیگر می توان صد ها فیلم نامه ساخت و هزاران داستان دردناک نوشت؛ تا مردم جهان بدانند که چه بر سر افغانستان و مردم اش آمده است.

۱۳ اکتبر ۲۰۲۱

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره 55

فوریه ٢۰٢٢ / بهمن ١۴۰۰